
مي شنوي ،مي شنوي
اين زمزمه دلتنگ از خيالي دور رااين صداي بم محزون
اين كسي كه چون من
غريب،غريبانه،غزيبانه
بس دلگير
مي نالد :
مادرم لالايي سر كن
كه واست قربوني ام من
تو بگو قصه ما رو
قصه پنهونيا رو
تو بگو زندگي رسمه
رسم خوب با تو بودن
با تو بودن يا نبودن
بي تو موندن يا نموندن
رهسپار خاطراتي ، خاطراتت طعم بارون
تو مسافر غريبي سفرت همره بارون
لالالا،لالا،لالايي
لالالا،لالا،لالايي
No comments:
Post a Comment